-
دیارات
شنبه 20 مردادماه سال 1386 00:27
با احترام در مقابل مقام والای علمی وتندیس گران سنگ روح اساتید بزرگواری چون مولوی، امام محمد غزالی، ابو حفض سغدی، خاقانی، آناتول فرانس، گوستاوفلوبر، لردبایرن، گوته، فروزانفر، زرینکوب به ویژه دکتر جلال ستاری میایستم که ازتابش خورشید درخشان روشن بینی ودانش لایزالشان علیرغم همهی بی بضاعتیها و کاستیهایم بارقهای نور...
-
وجدان معذب مخترع جراثقال
جمعه 12 مردادماه سال 1386 11:09
در همین اتاق بود که خواب میدیدم پدرم را که مرا خواب میدید!!! و مگر خواب جز آن چیزی است که مردمان به چشمان بسته میبینند؟؟؟ به هر حال حس میکردم- نسیم ِخنکی میوزید- ومیشد بوی خوش ِشبنم ِشب ِپیش را که از شکاف ِشیشهی شکستهی پنجره به درون میریخت بویید. میدیدم او را آویخته از طناب ِدار- با چهرهی سیاه و کبود- و پلکهای...
-
دا ( داتا_ دایادوهام _ دامیاتا )
شنبه 6 مردادماه سال 1386 19:29
غروباهنگام در افسانه هاست که در آستانهی غروبی دیرپا و دلگیر، فورتونا، خدا بانوی خطاناپذیربخت، با چشمان بسته، در کنارههای اندوهبار افق در حالتی دست از چرخاندن چرخ همیشه چرخان سرنوشت کشیده بود که اژدهای پیر خونخواری در حالیکه از دهانهای هفت سرش آتش زبانه میکشید بر شامخ ترین مکان چرخ طالع چنان چنبره زده بود که شیاطین،...
-
پاره پاره
شنبه 30 تیرماه سال 1386 00:26
_ اینکه جوانان خرم آبادی با پرتاب خویش از پل بلند شهر اقدام به خودکشی میکنند یا دختران ایلام تن طناز به شعلهی آتش میسپارند یاکارگر کرد پول طنابی را که خود را با آن می آویزد وام میگیرد و آن دیگری خود را زیر مترو می افکند، به این بر میگردد که اگر چه یکی از مظاهر وتجلیات فرهنگ، سامانهی زیبا شناسی آن است که ریشه در نوع...
-
دانته کجاست؟
جمعه 22 تیرماه سال 1386 23:14
در سرزمین ِخدایان ِمرده رونق ِحکومت ِحکام ِجور بازار ِگرم دلقکان ِ بی استعداد آنجا که حلقوم ِدریده ی یاس نجوای آه از لبه ی تیز ِتبر و داس همچون قطره قطرههای خون می چکد به دامان ِخاکستری دشت ِسوخته صد ها هزار قلب ِکوچک ِعاشق بردریده به سینهی گشادهی گاوروش گواه ِمهر ِتابناک ِ من، آن کودک تنهائی است که در شبی هولناک و...
-
چار پاره
شنبه 16 تیرماه سال 1386 00:50
پاره ی یکم_ چه رمزی در ذوق، به کرشمه ی جادوئی ِنهفته در سماع ِقلم، در کار ِسترک ِچینش ِکلمات، عشق به نوشتن را می آفریند؟ درپیچ وتاب، وخم وراست وانحنای خوش ِنوشتار وزمزمه و پچپچه ی خوانش ِآن چه رمز ِوحشت خیز ونامرئی وترسناکی نهفته است که خواب از چشم ِقدرت بر میگیرد؟ به راستی پاسخ چیست؟ اگردرخودآگاه، ماراچشم بسته درتوهم...
-
بازخوانی قضاوت ساده لوحانهی سلیمان
سهشنبه 12 تیرماه سال 1386 01:53
درروایات است که :"دوزن با ادعای مادری ِکودکی شکایت به سلیمان نبی بُردند. حضرتش با توسل به خِرَد ِقدسی میرغضب باشی درگاه بخواندی و فرمودی: "کودک دونیمه کن! نیمی بدین و نیمی بدان ده!" که از آن میان یکی ازدوزن فریاد بر میآورد که: "کودک از آن من نیست.ویرادهید". سلیمان با استناد به رقت قلب زن وی را مادر واقعی تشخیص داده...