برای :
س.ش.ا
ب.ش.ا
س.ش.ا
ایکاش بجای حروف این کلمات مراخمره های سرشارازسکه های طلاویاقوت وفیروزه وزمردبودتاآنهارابادستان سپیدمهروپُربرکت خدابانوی خوش قدم بارانهای بهاری درغرفهی سیمین مهتاب همراه ترنم زیباترین ترانه های عاشقانهی کولی های سرگردان عالم به پای عزیزانی می ریختم که کرامت انسانهارا گرامی میدارند.
بگذار،رهگذرِسربه راهی درگرم بازار ِنگاهت باشم
نازنین
درملکوت ِپُرملال این دشت بی پایان
لب لرزه های من ازسردی زمستان ِهستی سوزنگاه توست
که اینچنین تاعمق ِچاه ِویل ِوجودم نفوذکرده است
گیرم که آسمان هم بامن، برسرِمهرنباشد
نازنین
وقت تنگ است ودقایق ِرنگین ِمجال،داردازکف می رود
مراحتی درتوده های انبوه ِابرهای آبی ِخیالم
تصورِبن بست ِبغض آلوداین قهرنمی گنجد
که اینگونه بی رحم مُهری ازردپای آشنای تو
برخاک ِبی وفائی آن نهاده باشد
نازنین
گذرگاه ِخاکستری نفرت،هیچکس راهیچگاه
به طاق ِنصرتِ باغ ِهزاردرِبانوی بهارراهبرنبوده است
بگذارتابابهاری که درراه است
باران ِسخاوتمند ِمرواریدهای درشت ِاشکم را
نثارِکویرِخشک محبت ِهای ناکرده ات کنم
یادهای رنگارنگ ِخُلق ِخوش وبوی دلکشت
برایم آغازگاه ِ قرارهمهی بی قراری هاست
نازنین
بامن بگو-ای نازپروردهی بهار
میتوانم برچکاد ِکوه ِبلند ِصبر
ازستاک های درختچه های نارنجستان ِخاطره
سبدی مملوازیاقوتهای خندهی انارهای خندان برایت ببافم
وبلندترین چکامهی مهربانی هایم را
اززبان ِچکاوک ِخوش خوانی سردهم
تابه مژدگانی بهاربامن به مهردرآئی
وباتابش گرم ِخورشیدنگاهت امیدوارم کنی
آنسان که دوباره باجهانی پرازعشق وامیدزندگی ازسرگیرم؟
|