چاک چاک

 

                                  

 

چاک چاک

 

چاک صفر_"...شایدلازم نباشدانسان همه چیزرادرعمل آزموده باشدتاآنچه میگوید نزدیک به حقیقت باشد.خلاصه درواقعه ی مرگ انسان نمیتواند آنچه میگوید مبتنی برتجربه باشد.اما من به یک حقیقت مهم درامرمرگ اطمینان دارم وآن این است که انسان تا به زندگی پشت نکرده باشد،مرگ براو چیره نمیشود.این نکته که چه عواملی سبب میشوند شخص روی اززندگانی برگرداند وپشت کندبه آن،میتوانند بی نهایت باشندامااین اتفاق بایدبیفتد،یعنی انسان به هردلیل وعلل بایددست ردبرسینه ی زندگی بگذاردتا مرگ مجال واردشدن بیابدوبرشخص چیره شود..."

 

                          از کتاب سلوک نوشته ی آقای نویسنده ی کشورم

                                       (محمود دولت آبادی)

 

چاک اول_عمرگرانبهای مازیرساطورباورهای فلاکتزای مشتی بی همه چیزقیمه قیمه شد،تبدیل شدبه لحظات بی شمارپراکنده ی بی اهمیتی که تنهامی شددرخلال هریک ازآنهامرتکب اشتباهی جبران ناپذیرشد،راهی نمانده بودجزاینکه هرلحظه رادرپیشگاه لحظه ی بعد قربانی کنیم.

 

چاک دیُم _ وقتی رازی فجیع وشنیع درتاروپودیک عمل اجتماعی باوقاهت وبی شرمی برملاشد ودرمیان ِجماعت ِلمپن ِطبق کش ِبی سروپاطرفداران سینه چاک یافت جاذبه های اعجاب برانگیزخودرا ازدست میدهد،اینجاست که دیگربی هیچ دغدغه ای میشودازآن بابی تفاوتی گوسفندوارگذرکردودل خوش داشت به زیست ِسگ مابانه که نصیبی است محتوم درکشاکش دوران بلاخیز.

 

چاک سیُم _کسی که زندگی راتمام وکمال درک کندازمردن واهمه ندارد،ترس ازمرگ تنها نتیجه ی زندگی ناکام است نشانه ی پشت کردن به زندگی در فضائی خالی است که در آن موسیقی سکوت مترنم است.

 

 

 چاک چارم ­_ فکرش رابکن زندگی سفری است که آغازواختتامش ازاختیارآدمی بیرون است حالااگرقرارباشد بین این دواجبارتحمیلات آنچنان برتوفائق آیدوراه به توببنددکه نتوانی حداقلی هم ازخواسته هایت رالااقل درمیدان حقوق فردی کسب کنی دیگرتحمل این تعلیق جانکاه بین آغازآلوده به چرک وخون وانجام پرازدردوناله به چه دردمیخورد؟

 

چاک پنج _ مگربرای کسی که دچارورطه هولناک گریزناپذیری میشودراه دیگری باقی میماند؟جزاین که به خودبقبولاندکه اگرقرارباشدزندگیش رانجات بدهدبایداین اتفاق دریک قدمی نابودیش روی بدهداین نقطه‌ی غلیان دیگ هستی فردی است،که راهی باقی نمیگذاردمگرپشت کردن به سراشیبی مسخ شدگی وآبروباختگی وروی آوردن به گردنه صعب وسنگلاخی که اورابه دشت تحولات شگرف می برد.