داستان خسرووشیرین

 

 

داستان خسروشیرین  

نرویدتخم کس بی دانه ی عشق 

کس ایمن نیست جزدرخانه ی عشق 

زسوزعشق بهتردرجهان چیست 

که بی اوگل نخندیدابرنگریست 

یکی ازجذاب ترین آثاربه جای مانده ازنظامی گنجوی مثنوی خسرووشیرین است که درشش هزاروپانصدبیت بااستادی تمام سروده شده.اگرچه بن مایه ی این داستان منظوم ازداستانهای معروف دوران ساسانیست ولی به لحاظ ارزشهای شعرشناسانه وزیباشناختی به گونه ای تنظیم شده که آنرابارمئوژولیت ویلیام شکسپیرهمبرمیدانند.این اثرباشکوه بارهامرجع الهام نقاشان قرارگرفته وازآن موسیقیدان نامدارچکناوریان سمفونی بی نظیری ساخته وجاداردازآن اپراهای باشکوه،فیلم وتاترخلق گردد.برای بهره گیری ازچنین منبع هنری سترکی بهترین راه اینست که نزداستادی بیت بیت این تراژدی عاشقانه بررسی وآموخته شودورنج عبورازآن تحمل گرددولی به هرحال برای آشنائی ابتدائی باآثارمنظوم ومنثوردنیامرسوم است که کوتاه شده ی اثررادراختیارمبتدیان قرارمیدهندتاآنهابه کمک آن آمادگی لازم جهت درک بیشتراثرهنری راپیداکنند.لازم به ذکراست که دراین کوشش ناچیزوبضاعت ناقص سعی شده تاآنجا که ممکن است شمه ای اززندگی حکیم بزرگ گنجه آورده آیدتاخواننده باآشنائی باوی آمادگی بیشتری برای ترسیم اندیشه های اودرذهن خودپیدانماید.

نظامی گنجوی درگنجه که شهرنسبتاًکوچکی بوده،به دنیا می آید.همه ی عمررادرآن شهرزندگی می کندوهمان جاهم سربه خاک میگذارد.وی به جزسفرکوتاهی که به دعوت"قزل ارسلان" به یکی ازنواحی اطراف گنجه می کند، بقیه ی عمررادروطن خودبه سرمیبرد.هرچند نظامی گنجوی بخش ِعمده ای اززندگی خودرادرعزلت سپری کرده،اماآن چه اوراازاین عزلت بیرون می آورده،ذوق تفرج درکوه وصحرا وعلاقه به هم صحبتی بادوستان صمیمی بوده است.دوستان نظامی نیزمانندخودش باوجودجوانی ازقیل وقال مدعیان عصرکناره گرفته بوده اندوازنظراخلاقی بااوتناسب و هماهنگی بسیارداشته اند.نظامی بامردم عوام هم فرصت مصاحبت طولانی داشته واستفاده ی بسیارازامثال وآداب ورسوم عامیانه درکلام او حاکی ازآشنایی اوبا محافل عادی مردمی است.نظامی انسانی وارسته و پایبند به اصول اخلاقی است که به همسران خودوفادارمی ماند وبه هر سـه آن ها عشق می ورزد ونسبت به ایشان احساسات لطیف وعلاقه و محبتی خاص دارد.اوحتی درسرودن اشعارش ازآن ها الهام میگیردکه این رامی توان ازمثنوی های عاشقانه اوومضامین دقیق وخیالات باریکش دریافت. وی دو پسر داشته؛پسراول وی محمد همواره مورد توجه و نگرانی شاعر بوده و به پسردوم هم آن قدرعلاقه داشته که وقتی وی در جوانی ازدنیا می رود،تامدت هاشاعررادرغم واندوه فرومی برد.نظامی شخصیت اصلی منظومه ی خسروشیرین راازهمسرمرحومش آفاق الگوپذیری کرده است.نظامی گنجوی درخانواده ای بزرگ می شود که از نظرموقعیت اجتماعی درجامعه مطرح بوده اند وی به خصوص ازطرف مادری نژادی کردونزدیک به خانواده های اشراف داشته،نظامی گنجوی دردوران کودکی تحت حمایت اقتصادی خانواده بوده وازآن جاکه خانواده وی ازنظرمالی بی نیازبوده اند،توانسته بی آن که نیازی به کارکردن داشته باشد،به کسب دانش وپرورش قریحه ی ادبی خود بپردازد وپس از تشکیل خانواده نیزازدهش حاکمان روزگاربی بهره نبوده است.برای مثال قزل ارسلان روستایی به اومی بخشد که درآمدی اندک داشته وزندگی شاعرراتأمین می کرده تابتواندبافراغت خاطر،دقت وهمت خودراصرف هنرش کند.نظامی گنجوی زندگی ساده وبی پیرایه ای داشته است.اوخلاقیت هنری و ادبی اش رابا خردحکیمانه ووارستگی عارفانه درمی آمیزدوهرگزجزازسرناگزیری،زبان به ستایش پادشاهان نمی گشاید وخلوت شاعرانه اش رابادنیا دارای معامله نمی کند،ولی حاکمان روزگار همیشه به او نظرخاص داشته و به اوبه دیده احترام وعزت می نگریسته اندواورامورد لطف وبخشش خود قرارمی داده اند.نظامی درپیمودن ِمراحل پیشرفت وپیدا کردن سبک خاص ادبی خوداز شاعران، فلاسفه وآثار بزرگان دیگری تأثیر پذیرفته.برای نمونه نظامی از شاه نامه ی فردوسی،ویس ورامین فخرالدین گرگانی وکلیله ودمنه بهرام شاهی و چندین شاعرواثردیگرالهام گرفته است.ازسوی دیگرمی توان گفت نظامی به گونه ای درادبیات زمان خودنوآوری داشتـه.هرچند پیش ازنظامی هم داستان سـرایی رواج داشتـه،ولی اوبا سبـک بی نظیرخودبه گونه ای در این مسیرو نیز درادبیات تمثیلی وسبک محـاوره ای بدعت گـذاربوده.از این روبعدهابسیاری ازشاعران و نویسندگان بعدازاووی رابه عنوان ِنمونه ی روشن پذیرفته اند.برای مثال جامی، خواجوی کرمانی، امیرخسرودهلوی و... از مقلدان نظامی اند...علی رغم روحیه ی لطیف و طبع آرامش طلب شاعر،زادگاه وی تحت تاثیرجریان جنگ های داخلی وخارجی زمان خودواقع شده واین مسأله ازبازتابی که جنگ بربرخی آثارش داشته نمایان است. نظامی که از آشوب ها و درگیری های موجوددرگنجه به شدت آزرده خاطر بوده ازطغرل بن ارسلان به خاطراین که توانسته قلمروگنجه راازتجاوزدشمنان پاک سازدچنان شادمی شودکه مدیحه ای برای اومی سراید،ازسوی دیگرهمواره کسانی راکه درصدر حکومت قراردارندوبه جای رفع آشوب هابه عیش ونوش پرداخته انددراشعارش موعظه می کند.متأسفانه زندگی شاعرگرانمایه تا حدی درهاله ای ازابهام قرارداردوجزییات زیادی اززندگی وی دراختیاردوست دارانش نیست.نظامی فقط متعلق به زمان خودنمی باشد،بلکه تازمانی که آثارارزشمندش دردست است،عاشقان ادبیات وفرهنگ آن هارامیخوانندوتقدیرمی کنندوبااندیشه،قریحه،طبع وروح جاودانه ی اوزندگی می کنندآثاروی تنها به قرن ششم هجری منحصر نمی شوند و مختص ایران نیستند. بلکه مابا شاعری باستانی روبروهستیم که متـعلق به همه زمان ها و همه ی جهان است.

کوتاه شده ی داستان عاشقانه تراژیک خسروشیرین

هرمزشاه ایران صاحب پسری میشودکه وی را"خسروپرویز"مینامند.اودرجوانی علیرغم دادگستری پدرش هرمز،مرتکب تجاوزبه حقوق رعیت میشود.هرمزازتخلف دردانه ی خویش باخبرمیشود،اسبش رامیکشد،دارائیش رابه رعیت می بخشدواورابه تندی ازخودمیراند.خسرودربرابرتنبیه پدرسرفرودمی آوردونیای خویش انوشیروانرادرخواب میبیند.انوشیروان به اومژده میدهدکه چون دربرابرعدالت پدربرآشفته نگشتی وطریق فرمانبرداری پیشه کردی موهبت هائی نصیب خواهی برد،دلارامی زیباروی شراب عشق به کامت خواهدریخت،ازاسبی بی مانندرکاب خواهی گرفت،برتخت شاهی تکیه خواهی زدونوازنده ی چیره دستی باربدنام گرمی بخش مجالس عیش ونوش توخواهدشد.البته اگرچه خسروهمه ی این مواهب را نصیب میشودولی سرانجام به دشته ی قهردرخون خویش میغلطدومعشوق نیزازین بیدادبی نصیب نمیماند.باری خسروباوساطت بزرگان به نزدپدربرمیگردد.خسروشاهزاده ی ایرانی دربزمی ازشاپوردوست نقاش خویش داستان زیبائی روئی ازسرزمین اران به نام شیرین رامیشنودونادیده به او دل میبندد.خسرو،شاپوررابه جسبجوی شیرین روانه میکندوشاپوروی را درسرزمین اران دراطراف کوهی درحالی میابدکه همراه هفتاددخترهمسال خویش جسم وجان به لذت گردش سپرده اند.شاپورسه بارچهره ی خسرورابرکاغذی نقش کرده وبرسرراه شیرین به تنه ی درختی استوارمیکند.سرانجام شیرین بادیدن آن صورت زیباچناندل ازکف میدهدکه کارش به پریشان گوئی میکشد.شاپوردرفرصتی حکایت دل خسرووعشقش رابرای شیرین بازمیگوید،انگشتری خسشرورابه اومیدهدوازاومیخواهداران راترک کرده برای دیدارخسروروی به مداین آورد،انگشتری به عنوان نشان به پاسداران قصربدهدتابه اواجازه ی ورودبدهند.همزمان درپی طوطئه ی بهرام چوبین خسروباردیگرموردخشم پدرقرارگرفته مداین رابه قصداران ترک میکند.خسرودرمیانه ی راه،شیرین راعریان درچشمه ساری درحال شناوزدودن خستگی ازتن میبیندوچشمان شیرین هم ازدیدن خسروخیره میشودونظامی زیباترین صحنه هارامی آفریندکه دست کم درکلیدردولت آبادی منبع الهام وی برای نگارش صحنه ای بشودکه درآن گل محمدازخلال نیزارپیکرعریان مارال راهنگام شستشوی درآب ببیند.باری چون برخوردناگهانیست دودلداده یکدیگررابه جانمی آورندوهرکدام راه خویش درپیش میگیرند.شیرین به مداین میرسدوازماجرای گریختن اوباخبرمیشود.محرمان خسروازدیدن زیبائی بی بدیل شیرین چنان دچاررشک وکینه میشوندکه اورادرکوهستان دورصعب العبوربدآب وهوائی مسکن میدهند.خسروهم به اران رسیده مورداستقبال میهن بانوعمه ی شیرین واقع میشود.شاپورخبررسیدن شیرین به مدائن رابه خسرومیدهدوخسروبادادن اسبی به نام گلگون به شاپورکه هدیه ی میهن بانوست وی راجهت آوردن شیرین ازمدائن به آران روانه میکند.شاپورشیرین رابه اران می آوردولی درهمین وقت به خسرو خبرمیرسدکه مخالفین پدرش به چشم وی میل کشیده ووی را کشته اند.خسروناچاربدون دیدن شیرین به مداین می آیدوبرتخت مینشیند.خسروپس ازچندی به اران بازمیگرددودودلداده یکدیگررامیبینندولی ازآنجا که شیرین بنابه پیشنهادعمه اش مصمم است که به جاذبه ی عشق دچارکژروی نشودحاضرنمیشودجزبه رسم زناشوئی خودراتسلیم خسروکند.عدم تسلیم شیرین سبب رنجشش خسرو میشودبرشبدیز اسب گرانبهای شیرین شده به روم رفته مریم دخترفرمانروای روم را به زنی میگیرد.عمرمیهن بانوبه سرمیرسدوشیرین فرمانروای اران میشودولی عشق خسرواوراوادارمیکندکه فرمانروائی اران رارهاکرده به کوهستان بدآب وهوای نزدیک مدائی برگردد.خسرو باشنیدن خبررسیدن شیرین به مدائی خوشحال میشودولی مریم رخصت دیدارشیرین رابدونمیدهد.شیرین درآن قصرغذائی جزشیرنمینوشدوچون گله ی گوسفندانش ازقصربسیاردورندوسیله ای میجویدتاشیرگوسفندانش زودتربه قصربرسد.شاپوراورابامهندس جوان هنرمندی به نام فرهادآشنامیکند.فرهادبادیدن شیرین یک دل نه صددل بدودل میبازدونظامی گنجوی یکی اززیباترین عاشقانه های دنیاراازین عشق میسراید.شیرین ازفرهادمیخواهدتاازمیان سنگ جوئی ایجادکندتاشیرگوسفندان بدوبرسدوفرهادبانیروی عشق درمدت کوتاهی اینراه رامیگشاید.خبرعشق شورانگیزفرهادبه شیرین به خسرومیرسدوخسرودرمناظره ای که خودازشگفتی های گفتگوی دورقیب عشقی است درمیابدکه که فرهادبیش ازتصوردرعشق شیرین مصمم است وبرای رهائی ازفرهادبه اودستورمیدهدکوه گرانی به نام بی ستون راکه سرراه شیرین است ازمیان بردارد.فرهادبرداشتن کوه رامشروط به دست کشی خسروازعشق شیرذین میکند.وقتی به خسروخبرمیرسدکه کارکندن کوه روبه اتمام است ،عجوزه ای رامامورمیکندکه خبردوروغین مرگ شیرین رابه فرهادبدهدوفرهادباشنیدن مرگ شیرین ازکوه سقوط کرده قصه ی عشق ناکامش بااندوه پایان میپذیرد.خسروپس ازمرگ مریم درحالی که ازنازشیرین به ستوه آمده ودرپی زیباروئی به نام شکرراهی اصفهان میشودولی بازهم نمیتواندعشق شیرین رافراموش کند.سرانجام بزرگانرابه صورت رسمی به خواستگاری شیرین میفرستدواورادرآرایشی درخوربه مدائی می آورد. 

شب زفاف خسروشیرین درادبیات اروتیک دنیابی هیچ تردیدی بی نظیراست . 

به هرروی خسروبه سفارش شیرین ازتخت شاهی کناره گیری کرده به دادودهش ودانش میپردازدوشیرویه پسری راکه ازمریم داردبه تخت مینشاند.

شیرویه ازبدخوئی وبدسگالی وعشق نامشروع خودبه شیرین پدررادربسترش به ضرب دشنه پهلومیدرد.پس ازقتل پدرطی پیامی عاشقانه به شیرین وعده میدهدکه چون سوگ شاه پایان یابداورابه همسزس برگزیند.شیرین به گوردخمه ای که جسدخسرونگاهداری میشودپای نهاده برجگرگاه درهم دریده وخونین خسروبوسه میزندوبادشنه سینه ی خودرامیدردوبدینسان داستان عشق خسروشیرین بااندوهی ماندگاربه پایان میرسد. 

زهی شیرین وشیرین مردن او 

زهی جان دادن وجان بردن او

روی برگهای دیگرخیزران کلیک کنیدومطالب آنهاراقضاوت کند

_درلینک دقیقه ی نود(رویدادهای روزانه )رابخوانید

http://one4allall4one.blogsky.com/

_درلینک خورشید(عکسی)راببینید

http://kho-r-shid-blogsky.com

_درلینک ماهتاب(عکسی)راببینید

http://maahtab.blogsky.com/

_درلینک فیروزه (دولت ودوات)رابخوانید

http://firooze.blogsky.com

_درلینک مینیمالنویسی(سیاست )رابخوانید

http://mi-ni-mal-nevisy.blogsky.com

_درلینک پشوتن(شعری ازیکی ازشاعری)رابخوانید

http://pashootan.blogsky.com

_درلینک ازاوراق زرنگارکتابها(ازاین کتاب بخوانید)بخوانید

http://az-oraghe-zarnegare-ketabha.blogsky.com

درلینک قطره محال اندیش(اشعاری ازشعرا)رابخوانید

http://ghtremahalandish.blogsky.com

_درلینک صورتگران(بامن به دیدارتابلوهای نفیس ونگوگ)بیائید

http://sooratgaran.blogsky.com

_درلینک اهورا(نقاشی های سهراب سپهری)راببینید

http://a-hu-ra.blogsky.com/

_درلینک ازین روزهای خاکستری(عکسی ازروزهای خاکستری)راببینید

http://azinroozhaykhakestary.blogsky.com/

_درلینک زیرغزلی ازحافظ باصدای گرم علی موسوی گرمارودی بشنوید

درلینک زیر(ترانه ی تصورکن)رابشنوید_

http://hafez.mastaneh.ir/ghazal/ghazal-86/

http://www.4shared.com/get/LW7raFAR/tasavorkon.html

_درکینک زیرغوغای ستارگان رامیبینید

http://ghoghaysetaregan.blogsky.com/

_ازلینک کنج دنج بهشت نقاشان جهان دیدن کنید

http://kongedengebeheshtenaghashan.blogsky.com