خیزران

آنکه گفت آری و آن که گفت نه

خیزران

آنکه گفت آری و آن که گفت نه

نوستالژی

dsa 

نوستالژیا

(Nostalgia)

(غم غربت)

"...درروانشناسی اجتماعی وتاریخی ماکه بازارمکاره‌ی رنج های عظیم وزخمهای عمیق است،نکته‌ی عبرت آموزی هست وآن اینکه ازدلبری ها ودلدادگی های نافرجام بوی نفرتی برمیخیزدوساحت وجودآدمی راجولانگاه تلخ ترین تراژدی های ممکن میکندکه به قولی باتصورش درددررگان وحسرت دراستخوان وچیزی نظیرآتش درهرجان پاک وپالوده میپیچد.این شایددلیلی باشدکه بتواندتلخی واندوه وحرمان وحسرتی راکه ازهر"زبان نگاره" درفضای فریب آبادولافگاه ِتحت تسلط کوتوله هامنتشرمیشودتوجیه کند..."  

بی تردیداحساسات حاصل ازمقوله‌ی آشناوتفکربرانگیزنوستالژی (nostalgia)ازدیربازباخمیرمایه‌ی هستی آدمی سرشته شده،ماندگاری وقوام یافته وباجان ِماهمسایگی ودرهم آمیختگی راجاودانه کرده است،تاجائی که انعکاس آن رانه تنهادرهنروادبیات بلکه درهرعرصه ای اززندگی که بشربرای بیان خویش دامن همت به کمرزده مشاهده مکنیم. بیهوده نیست اگر گفته شودکه پیوسته حضورآن را،هم به صورت بَختکی که درخواب گریبانمان رامیگیردوهم چون هیولائی که دربیداری ازهرسوراه رابه مامیبنددحس میکنیم.درحیات ماخط  ِممتدوپررنگ وژرف تاثیری است که شبیه به شیرازه‌ی دفترزندگی به اوراق آن استحکام سمج وغم انگیزی میبخشدودرآن حضوری دائمی دارد.کیست که ازاندک شعوروذوقی ودرجه ای ازچشم بازی برخورداربوده باشدودرسراسر ِعمرِحرمان زده،ازغم ِغربت وحسرت ِازگذشته ودلتنگی مرموزوجانکاهی رنج نبرده باشدودرسراسرِعمر،تحت تاثیراندوه حاصل ازآن قرارنگرفته باشد؟حتی اگربهانه‌ی گول زننده‌ی این رنج،دلخوشی به سرزمین ناشناخته ای باشدکه دَیاری آن راندیده باشد.آیادورماندن ازاصل خویش بهانه‌ی این حس ریشه دارنیست ومابیان ِحال ِهمان نئی نیستیم که ازنیستان مولانابریده شدودرگنگی وگیجی ِشبی اندوهبار،تا،رفتیم به خودبیآئیم، آتش برآن نیستان افتاد؟آیادرد ِجانکاه ِدوری ازوطنی ناشناخته نیست که به مناسبت دوری بیش ازحدازآن تصورموهومی ازآن داریم؟خشونت وظلم وبیدادزندگی سراپاتبعیض نیست که آرزوی برگشت به آرامش ِرَحَم مادررادرما بیدارمیکند؟ناتوانی وتحمل بارسنگین وطاقت فرسای تنهائی محتوم مارابه انتظاریک موهوم وانداشته که بایدباپشت کردن به حال وآینده آن رادرگذشته ای بجوئیم که درهاله ای ازموهومات ِ ابرآلود،تصویردورِکج وکوله‌ی مَحوی رادرپس ِپشت ِذهنمان ایجادمیکندکه باواقعیت ِعریان ِحسودوحیزومتجاوزتفاوت فاحشی دارد؟چه چیزی سبب شده که مابه جای اینکه روبه آینده،خودرابیابیم،تکه پاره های وجودمان راحسرت زده دردشت دودآلودگذشته میجوئیم؟آیا درک ِجانشکارِعدم تحقق خواسته هاوحصول آرزوهاوترس وحشت ازآینده‌ی بی امیدنیست که چنین مارا،واداشته که روبه دشت سوخته‌ی گذشته،آغوش برای زانوی ِغم بازکنیم؟هرچه باشدازنظر لغت شناسی nostalgiaازدوکلمه یونانی ساخته شده‌است:یکیnostosکه معنی بازگشت به خانه راداردودیگریalgiکه «درد» معنی می‌دهد.بنابه واژه‌نامه ها،نوستالژی شکلی ازدلتنگی عمیقی تعریف میشودکه ناشی ازدوری طولانی اززادگاه است،.به هرروی نوستالژی nostalgiaرامی‌توان به اختصاراحساس ِ درونی ِتلخ و گاه شیرین ِبه اشیا،اشخاص وموقعیت‌های گذشته،تعریف کرد.

***

دربرگهای دیگرخیزران مطالب زیررا میخوانید

_درلینک کدوتصنیف (ایتو ایتو_اتواتو)رامیبینیدکه قضنفربرای مینااجرامیکند 

http://abzarekaremina.blogsky.com

_درلینک خورشیدگل رامیبینید

http://kho-r-shid.blogsky.com

_درلینک ماهتاب گل را میبینیدرامیبینید

http://maahtab.blogsky.com

_درلینک فیروزه روزگارسپری شده رامیخوانید

http://firooze.blogsky.com

_درلینک مینیمالنویسی تبعیض جنسی رامیخوانید

http://mi-ni-mal-nevisy.blogsky.com

_درلینک پشوتن دمی باشاملو رامیخوانید

http://pashootan.blogsky.com

_لینک گل ارغوان عزیزآفتابه چهاررامیخوانید

http://golarghavan.blogsky.com

_درلینک ازاوراق زرنگارکتابها مُدرنهارا میخوانید

http://az-oraghe-zarnegare-ketabha.blogsky.com

_درلینگ قطره محال اندیش ابیاتی ازشعرارامیخوانید

http://ghtremahalandish.blogsky.com

_درلینک رازکرشمه های رقص قلم جولیلی عزیز...رامیخوانید.

http://razekereshmehayeraghseghalam.blogsky.com

_درلینک دقیقه ی نود اخبارگوناگونی رامیبینیدومیخوانید

http://min90.blogsky.com

_درلینک صورتگران نقاشی های زیبای ونگوگ رامیبینید

http://sooratgaran.blogsky.com